امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه

پاییز 88 - چم مهر
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
























چم مهر

 

مرا بخوان!مرا بخوان!صدایم کن،ای اشتیاق بی انتها،ای ایستاده بر فراز زمان که رهگذری خسته ام در  بیابانی بی آب،تفتیده در آفتاب و تو تک درخت صحرایی با سایبانی گسترده و آبی روان؟مرا سوی خویش بخوان ای رویش بهار درهجوم خزان که درمانده ام درچالش های زندگی و همهمه هایی که نام مرا فریاد می زنند و تو برتر از هر صدای آشنا  و  دلنشینی با طنین  گرم  هدایت مرا از یاد مبر،که  می سوزم  در آتشی  که خود  برافروخته ام

و تنها تو می توانی خنکای سرود ابراهیم رادر گوش آتش بخوانی

مرا بخوان در خوش ترین خاطره ایام،در جشن حضور.

 

عید سعید قربان مبارک باد


نوشته شده در چهارشنبه 88/9/4ساعت 7:7 عصر توسط مختار تندر نظرات ( ) |

تو رفتی،من غریب شدم،چه دنیای عجیبیه

 

امروز دیدم دیگه داری منو فراموش می کنی

فانوس آرزوهامونو داری خاموش می کنی

تنها دلیل زندگی!با یه غمی دوسِت دارم

داغ دلم تازه میشه،اسمتو وقتی میارم

وقتی تو نیستی چه کنم با این دل بهونه گیر

مگه نگفتم؛چشاتو از چشم من هیچ وقت نگیر

حرف منو به دل نگیر،همش مال غریبیه

تو رفتی،من غریب شدم،چه دنیای عجیبیه!

زودتر بیا،بدون تو اینجا واسم جهنمه

دیوار خونمون پر از سایة غصه و غمه

تحملی که تو دادی،دیگه داره تموم میشه

مگه نگفتم؛همه جا مال منی تا همیشه

دلم واست شور میزنه،این دلو بی خبر نذار

تو رو خدا با خوبیهات رو هیچ دلی اثر نذار

فکر نکنی از راه دور دارم سفارش می کنم

به جون تو فقط دارم یه قدری خواهش میکنم

اگه بخوام برات بگم شاید بشه صد تا کتاب

که هر صفحش قصة چندتا درد و چندتا عذاب

میگم شبها ستاره ها تا میتونن دعات کنن

نورشون رو بدرقة پاکی خنده هات کنن

یه شب تو پاییز که غمت سربه سر دل میذاره

...همون کسی که بیشتر از همه دوسِت داره

 


نوشته شده در پنج شنبه 88/8/21ساعت 9:56 صبح توسط مختار تندر نظرات ( ) |

«اوست اگر هست به ملک وجود»

جهان عشق است و دیگر زرق سازی 

 همه بازیست الاّ عشق بازی

بی عشق جهان مباد که کانون زندگی از فروغ او گرم و روشن و فشار طاقت فرسای حوادث،با نوازش او مطبوع و آسان.

اگر ما عاشق نبودیم چگونه این عمر دور و دراز و خسته کننده را طی می کردیم و با چه حرارت کارخانه حیات ما به کار می افتاد؟!

برای که برمی خاستیم و برای که می نشستیم؟آری قوّت عشق با تحریک معنوی خود ما را به فعالیت و کوشش وامی دارد و دور را دوردست بر سر و روی ما می کشد.

همین عشق که درد بی درمان است،در عین حال درمان همه دردها فقط عشق شمع محفل و انیس شب های تار ماست.

عشق مدار زندگی و شیرازه کتاب امید و آرزوست.و این عشق یک عشق کاذب و هوا و هوس بازی نیست،بلکه فقط عشق به معبود یکتا و ازلی است و عشق پاک نیز از او منشأت می گیرد.


نوشته شده در چهارشنبه 88/8/20ساعت 1:20 عصر توسط مختار تندر نظرات ( ) |


تنهایی

از روزی که تو رفتی، پریده رنگ شادی
اما خورشید می تابه، مثل یه روز عادی

چطور هنوز پرنده، داره هوای پرواز
چطور هنوز قناری، سر می ده بانگ آواز

مگر خبر ندارن، تو رفتی از کنارم
چرا بهت نگفتن، بی تو چه حالی دارم

به چشم خسته من، آسمون از سنگ شده
لعنت به این تنهایی، دلم برات تنگ شده


آفتاب نشسته روی، گلهای سرخ قالی
خیال تو کنارم، تو این اتاق خالی

عطر تنت پیچیده، توی اتاق خوابم
با تو چه جون گرفته، ترانه های نابم

از تو هزارتا قصه، چه جاودانه ساختم
قلب پر از غرور و، چه عاشقانه باختم

به چشم خسته من، آسمون از سنگ شده
لعنت به این تنهایی، دلم برات تنگ شده

شبها با یاد عشقت، به قتل خود نشستم
صد بار ازت بریدم، صد بار ازت شکستم

اسمت به روی لبهام، توی ترانه هامه
بغض گرفته عشق، تو غربت صدامه

قلب پر از سکوتم، دلتنگ از این جدایی
بی تو ببین چه سرده، تابستون تنهایی

به چشم خسته من، آسمون از سنگ شده
لعنت به این تنهایی، دلم برات تنگ شده


نوشته شده در شنبه 88/8/2ساعت 2:6 عصر توسط مختار تندر نظرات ( ) |

 

با سلام و عرض ادب خدمت خوانندگان عزیز و دوست داشتنی وبلاگ چم مهر.

ببخشید که خیلی دیر اومدم،از شما چه پنهون رفته بودم چم مهر؛همان دیار آرزوها و دلتنگیهای من.

واقعاً جای همه شما خالی بود،میدونید چرا؟

چونکه عروسی پسر عموی دوست داشتنی و مهربونم بود(داریوش تندر)خیلی دوسش دارم،از ته دل براش آرزوی خوشبختی می کنم.

خلاصه حسابی خوش گذشت،البته اتفاق های دیگری هم پیش اومد که اونهارو بعداً بهتون میگم،یه کم خصوصین.

یه چندتا سخن آموزنده و البته آبدار براتون آماده کردم که امیدوارم استفاده لازم را از این سخنان ببرید.

بخوانید:

هرگز امیدی را از کسی سلب نکن ، شاید این تنها چیزی است که او دارد.

هر وقت که زمین خوردی ، دست کم چیزی از زمین بردار...


حسود فکر می کند که اگر پای همسایه اش بشکند ، او بهتر می تواند راه برود.

کسی که سوال می پرسد ، چند دقیقه احمق است اما کسی که سوال نمی پرسد ، برای همیشه احمق است.

برای هر مشکلی دست کم دو راه حل وجود دارد ، سکوت و صبر و گذر زمان.

زیاد زیستن آرزوی همه است اما خوش زیستن ، آرمان یک عده معدود.

من به شانس خیلی اعتقاد دارم ، چون هر وقت که تلاش می کنم ، شانس می آورم.

ارزش هر کس به اندازه چیزی است که به دنبال آن است.

مردم اغلب از بی وقتی شکایت می کنند ، در حالی که مشکل اصلی بی هدفی است.

پول بر عاقلان خدمت می کند و بر جاهلان ، حکومت.

پرستویی که به فکر مهاجرت است از ویرانی آشیانه نمی ترسد.

خوش بین باشید ، اما خوش بین دیرباور.


نوشته شده در پنج شنبه 88/7/23ساعت 7:45 عصر توسط مختار تندر نظرات ( ) |


Design By : Pichak