دلم تنگ است، دلم تنگ است...
دلم چون برگ هاي پاييزي پر از درد است...
صداي خش خش برگان به همراه تپيدن هاي قلبم مي شود آغاز...
ومن تنها تر از تنها به مرگ برگ هاي سبز مي گريم...
ولي تک برگ سبزي هم براي قلب من ديگر نمي گريد...