• وبلاگ : چم مهر
  • يادداشت : حكايت عجيبي است...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    عجيب نيست...خداوند همه را ميبيند که گنهکارن...چقدر فرياد بزند؟؟به کي بگويد؟؟ميداند که اخرهم خودش بايد ببخشد يا نبخشد..پس گناه ما را به چه  کسي بگويد؟؟وقتي  همه گنهکاريم.........

    مرسي سرزدي....

    پاسخ

    خواهش دوست عزيز...شاد باشين
    سلام...واقعا جمله پرنغزي بود....وب زيبايي دارين .. موفق باشيد...ممنون که بهم سرزدين
    پاسخ

    سلام...مرسي دوست گرامي...شاد باشين...
    آري...
    حکايت عجيب ما انسانهاست...
    پاسخ

    مرسي دوست گرامي...
    خيلي زيبا بود....
    خدا خيلي خوبه... ما خيلي بد...
    پاسخ

    مرسي...بله، حق با شماست...
    گفتم: خدا جان چگونه محبت تو را جبران کنم؟
    خداگفت:هيچ،فقط عشقم را بپذير و مرا باور کن وبدان بي آنکه مرا بخواني هميشه در کنار تو هستم.گفتم:چرااصرار داري تو را باورکنم وعشقت را بپذيرم...
    گفت:اگر مرا باور کني خودت را باورميکني واگر عشقم را بپذيري وجودت آکنده از عشق مي شود..بدان که من عشق مطلق،آرامش مطلق ونور مطلق هستم واز هر چيزي بي نيازم ،اگر عشقم را بپذيري مي شوي نور،آرامش و بي نياز از همه چيز....
    سلام....
    بسيار زيبا بود...کوتاه وزيبا وقابل تامل...
    موفق وشاد باشيد.
    پاسخ

    سلام...مرسي...متن شما هم عالي بود...شاد باشي
    + دختر حوا 
    سلام...خيلي جالب بود...مخصوصا براي يکي مثل من که اين موضوع در موردم اتفاق افتاده...خيلي سخته خيلي زياد....در مورد خودم باعث شد از جايي که واقعا دوسش داشتم دل بکنم...سخته خيلي
    پاسخ

    سلام...مرسي دختر حوا...شاد باشي
    خيلي قشنگ بود.....خيلي..واقعا حکايت عجيبي ست...
    پاسخ

    مرسي عزيزم...