شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام‌هاي ارسالي

چراغ جادو
*قاصدك*
:'(
*ليلا*
@};-
http://ghasedak2007.parsiblog.com/Old/Feeds/ @};-
http://noozhin.parsiblog.com/Old/Feeds/ @};-
براي چي؟
http://roozayebarani.parsiblog.com/Old/Feeds/ نميدونم چرا واقعا ولي بيشتر بخاطر مادرم كه پيشش باشم...ميرم خرم آباد شهر خودمون
همه 6 نظر
خدا حفظتون کنه ان شا الله
http://banoyedashteroya.parsiblog.com/Old/Feeds/ بسيار ممنون ??
+ [وبلاگ] براي چم مهر...
*قاصدك*
:'(
همابانو
خيلي دردناکه:(
بعدی همه 11 نظر قبلی
خيلي دردناک و بسيار ناراحت شدم
سلام خدمت همه ي دوستان...ممنون از همدردي شما با مردم سيل زده...
تسليت ...
http://yajaavad.parsiblog.com/Old/Feeds/ بسيار ممنون
بعدی همه 9 نظر قبلی
http://ghasedak2007.parsiblog.com/Old/Feeds/ خيلي ممنون
http://banoyedashteroya.parsiblog.com/Old/Feeds/ خيلي ممنون
beran
97/8/3
تسليت عرض ميکنم:( روحشون شاد
تسليت ميگم خدا رحمتشون کنه...
بعدی همه 29 نظر قبلی
{a h=golsoo}2 سوفيا{/a} خيلي ممنون
{a h=yaranegharib}خادمة الشهدا{/a} خيلي ممنون
+ مصيبتي شده اين اينترنت... بلاي خانمانسوزي شده اين اينترنت... چه كانونهاي گرمي كه به خاطر استفاده نادرست از اينترنت به سردي و جدايي كشيده شده... حرف ما استفاده نکردن از اينترنت نيست....بلکه استفاده صحيح از اونه.... فيلتر صفحات نامناسب و نادرست اولين قدم براي استفاده ي درسته... حيف لحظاتي رو که ميتونيم کنار کانون گرم خونواده باشيم ولي... ولي پاي اينترنت و چت ميگذره...
به چه قيمتي...؟؟؟ به نظرتون صرف اين همه وقت پاي نت ميتونه سودي براي آخرتمون داشته باشه و حتي براي دنيا... به نظرتون آرامش کاذبي رو که از نت مي گيريم ميتونه جاي محبت واقعي پدر و مادرو بگيره؟؟؟؟ تا کي و تا کجا...؟؟؟ بي ترمز و توقف داريم توي راه هاي تودرتوي نت مي چرخيم... و اکثرا بدون هدف و محض سرگرمي... اما مطمئنن يه روزي از نت هم دلزده ميشيم...
روزي که شايد خيلي دير شده باشه و عزيزي رو توي دنياي واقعي نداشته باشيم... دستمون را براي گرفتن دستي مجازي دراز مي كنيم... غافل از اينكه بدونيم اون دستي كه دستمون رو مي گيره دست كيه...؟؟؟ شايد که دست به ظاهر زيباي اون مثل دستاي آردي گرگ قصه ي بچگيهامون باشه... بهتره يه خورده فکر کنيم و دور از عادت و احساس فکر کنيم... فرد پشت اين ديوار مجازي نميتونه جاي همدم و مونس دنياي واقعي مارو بگيره...
بعدی همه 11 نظر قبلی
خانم تن تن، چرا اين همه علامت تعجب؟؟؟
بارون لايك
+ امام صادق عليه‌السلام فرمود که رسول خدا فرمودند: خداوند تبارک و تعالي فرموده است: هر کس دوستي از دوستان مرا خوار کند، در کمين جنگ با من نشسته است... ديواري به نام ديوار مجازي را در زير گامهايم له مي کنم و سلامي دارم به دنياي واقعي و دوستان حقيقي... دنيايي که در آن باشرف و وجدان و انسانيت زندگي مي کنيم و همه تو را همان که هستي ميشناسن، با همان شناسنامه و هويت و اصالت واقعي خودت...
خيليها که دنيايشان در اينترنت خلاصه شده و نتوانسته اند در دنياي واقعي جايگاهي براي خود پيدا کنند، چه زيبا از خود در اين دنياي مجازي صحبت مي کنند و چندتا مثل خودشان نيز تاييدي دارند بر حرف هايشان... و چقدر در اين مرداب دست و پا مي زنند براي خوب بودن!!! محيطي بود به نام پيامرسان که شايد هفته اي يکبار و ديرتر و آن هم به خواسته بعضي دوستان مطلبي مي زدم
و براي نيم ساعتي صحبت مي کرديم... که به مذاق خيليها(حسودها)نبود... بعضي اوقات پيامهاي خصوصي رو چک مي کردم...همه نظري بود؛ از پيام تولد تا اصطلاحاتي همچون؛ به من کمک ميکنيد؟؟؟،هستيد؟؟؟،چرا پيامرسان نمياييد؟؟؟،ميخوام بيشتر بشناسمتون...و.... و در آخر هم پيامي بود به اين محتوي: هنوز مثل من ول نبودين تا به اينترنت پناه ببرين... عجب سادگي و دلسوزي من کردم و چه صادقانه و بي ريا به قصد کمک جواب دادم...
بعدی همه 36 نظر قبلی
*ببخشيد دوستان و حلال كنيد...ياحق*
*من با اجازه از همه ي شما ارسال نظرات رو ميبندم تا نكنه خدايي نكرده كسي حرفي خلاف قوانين پارسي بلاگ بزنه و باعث حذف فيد بشه...هر كسي هم سوالي داشت توي خصوصي بنويسه تا جواب بدم...بازهم صميمانه از تك تك شما تشكر ميكنم...*
+ مرحبا بر تو حميد سوريان... تو افتخار ايراني... مبارك همه ي ايراني هاي عزيز...
كسب مدال طلاي المپيك توسط حميد سوريان را به ملت عزيز ايران تبريك ميگم...
بعدی همه 13 نظر قبلی
شب زيبا
خدا رد شكر يكي بود آبروي بقيه رو بخره.
ماشاله علي يارت
+ كودكي را مي بينم با چشماني اشكبار به دنبال باباش بابانرو!!! بابا ميخنده وبا لبخندي زيباتر از ماه كودكش رو تنها ميذاره اشك وبهت در چشمان كودك كه بابا كجاميره آخه مرد تو چقدر گرفتي كه گريه ي جگرگوشه ات هم نميتونه جلوتو بگيره مگه ميشه داوطلبانه بري توي دل خطر وعمر و سلامتيت رو بذاري اما چيزي بهت نرسيده باشه!!! بله ميشه...همه ي اينا شدنيه اما در باور ما نميگنجه تمام زندگي و نفس كشيدن ما هديه ي شهداست
عالي
{a h=Shinynight}شب هاي عاشقي{/a} مرسي:)
+ [وبلاگ] انسانيت...
قابل تامل بود..
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} مرسي:)
همه 6 نظر
دقيقا
{a h=Shinynight}شب هاي عاشقي{/a} :)
+ گاهي دلم مي خواهد وقتي بغض مي کنم... خدا از آسمان به زمين بياد... اشک هايم را پاک کند... دستم را بگيرد و بگويد: اينجا آدما اذيتت ميکنن... بــيـــا بــــــريــــــــم...
منم ميخوام پياده شم..:(
همه كه ميخواييم پياده بشيم...پس كي كرايه رو حساب كنه!!!
بعدی همه 62 نظر قبلی
شب همگي بخير...شاد باشين و پيروز...
ولله من نميدونم مارك چيه و فيدي هم كه ميزنم برا برگزيدن نيست...شما ببخشين خانم مهندس...
اي وللا به مختار :)
*ليلا*
احسنت عالي گفتيد.
{a h=djalireza}||عليرضا خان||{/a} قربونت عليرضاخان:)
{a h=noozhin} ليلا {/a}مرسي آجي@};-
:'(اي خدا
{a h=Kadbano15}اشپزي کد بانو{/a} :(
بعدی همه 12 نظر قبلی
*ليلا*
{a h=Kadbano15}اشپزي کد بانو{/a} به زبان کوردي گفتم .سربلند باشي مردم کرد نبينم که غم داريد
{a h=noozhin} ليلا {/a} عزيزم
+ *زماني كه شيطان به كمك مي آيد... مردي صبح زود از خواب بيدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند... لباس پوشيد و راهي خانه خدا شد... در راه به مسجد، مرد زمين خورد و لباس هايش کثيف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت... مرد لباس هايش را عوض کرد و دوباره راهي خانه خدا شد...در راه به مسجد و در همان نقطه مجدداً زمين خورد!!!*
*او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت...يک بار ديگر لباس هايش را عوض کرد و راهي خانه خدا شد... در راه به مسجد، با مردي که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسيد... مرد پاسخ داد: (( من ديدم شما در راه به مسجد دو بار به زمين افتاديد.))، از اين رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم...*
مرد اول از او بطور فراوان تشکر مي کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه مي دهند...همين که به مسجد رسيدند، مرد اول از مرد چراغ بدست در خواست مي کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند... مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداري مي کند... مرد اول درخواستش را دوبار ديگر تکرار مي کند و مجدداً همان جواب را مي شنود... مرد اول سوال مي کند که؛ چرا او نمي خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند؟؟؟
بعدی همه 90 نظر قبلی
*مهربان *
عالي بود تشکر
.:آيينه:.
خواهش ميکنم..
+ خسته ام...خسته تر از هميشه... موجي از سردرگمي ميان اين همه خوددرگيري ها شده ام... شبيه شعرهاي ناتمامم... شبيه واژه هاي نو... آنچه كه بايد باشد نيست... نمي دانم مرا چه شده است!!! فقط مي دانم كه يك اتفاقي بايد اتفاق بيفتد... يك چيز بايد باشد و نيست...
*ليلا*
شايد گم شده ايم ميان اين همه غوغا و يک سکوت کافيست تا راه مان را پيدا کنيم....
{a h=noozhin} ليلا {/a}شايد...سكوت پر از پيام است و لبريز از رمز و راز...
بعدی همه 9 نظر قبلی
{a h=jadoonashodeh}2 سما{/a} خداروشكر:)
2-سما
{a h=chammehr}مختار تندر{/a} خخخخ
درب کنسرو بازکن برقی
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top