امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه

سفره خالی - چم مهر
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
























چم مهر

سفره خالی

یاد دارم در غروبی سرد سرد

می گذشت از کوچه ی ما دوره گرد

داد می زد : کهنه قالی می خرم

دسته دوم جنس عالی می خرم

کاسه و ظرف سفالی می خرم

گر نداری کوزه خالی می خرم

اشک در چشمان بابا حلقه بست

عاقبت آهی کشید بغضش شکست

اول ماه است و نان در سفره نیست

ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟

بوی نان  تازه هوشش برده بود

اتفاقاً مادرم هم روزه بود

خواهرم بی روسری بیرون دوید

گفت:آقا سفره خالی می خرید...؟


نوشته شده در پنج شنبه 89/2/16ساعت 10:29 عصر توسط مختار تندر نظرات ( ) |


Design By : Pichak