چم مهر
مرد جوانی از سقراط رمز موفقیت را پرسید. سقراط به مرد جوان گفت که همراه او به کنار رودخانه بیاید. وقتی به رودخانه رسیدند هر دو وارد آب شدند به حدی که آب تا زیر گردنشان رسید. در این لحظه سقراط سر مرد را گرفته و به زیر آب برد. مرد تلاش می کرد تا خود را رها کند. اما سقراط قوی تر بود و او را تا زمانی که رنگ صورتش کبود شد محکم نگاه داشت. سقراط جوان را از آب خارج کرد. اولین کاری که مرد جوان انجام داد کشیدن یک نفس عمیق بود. سقراط از او پرسید: در زیر آب تنها چیزی که می خواستی چه بود؟ مرد جواب داد: هوا... سقراط گفت: این رمز موفقیت است! اگر همانطور که هوا را می خواستی در جستجوی موفقیت باشی بدستش خواهی آورد. رمز دیگری وجود ندارد...
توانا ترین مترجم کسی است که سکوت دیگران را ترجمه کند شاید سکوتی تلخ گویای دوست داشتنی شیرین باشد.
لرستان، میزبان رئیس جمهور و هیئت همراه سرزمین فلک الافلاک دیروز میزبان رئیس جمهور و اعضای کابینه دهم بود و حضور احمدی نژاد حاشیه های جالب توجهی داشت... قبل از این سفر، هیئت دولت دو سفر دیگر به لرستان انجام داده بود که سفر اول 168 مصوبه و سفر دوم 207 مصوبه برای آبادانی این استان داشته است. البته از اجرایی شدن این مصوبه ها من اطلاع دقیقی ندارم. ولی شنیده ام که 70 تا 80 درصد این مصوبه ها عملی شده اند. دیروز در پلدختر هم شاهد افتتاحیه بیمارستان 64 تختخوابی حضرت امام خمینی(ره)بودیم. داشتن همچین بیمارستانی همواره آرزوی دیرینه مردم این شهرستان بوده است. آیا آرزوی دیرینه مردم پلدختر تحقق پیدا خواهد کرد؟؟؟ امیدوارم که این بیمارستان از تمامی امکانات برخوردار باشد تا دیگر شاهد اعزام بیماران به خرم آباد و شهرهای اطراف نباشیم.
این هفته مختار کوفه را فتح می کند مخاطبان سریال تلویزیونی مختارنامه در قسمت جدید این سریال تلویزیونی شاهد جنگ های شهری مختار و یارانش برای رسیدن به پیروزی هستند.
معلم شاگرد را صدا زد تا انشاءاش را درباره علم بهتر است یا ثروت بخواند. پسر با صدایی لرزان گفت: ننوشتیم آقا...!!! پس از تنبیه شدن با خط کش چوبی، او در گوشه کلاس ایستاده بود. و در حالی که دست های قرمز و باد کردهاش را به هم می مالید، زیر لب می گفت: آری ثروت بهتر است چون می توانستم دفتری بخرم و بنویسم... نیا باران!!! زمین جای قشنگی نیست !!! من از اهل زمینم، خوب می دانم که گل در عقد زنبور است. ولی سودای بلبل دارد و پروانه را هم دوست می دارد...
لباس های کثیف !
زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسبابکشی کردند. روز بعد ضمن صرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایهاش درحال آویزان کردن لباس های شسته است ، زن گفت:«لباس ها چندان تمیز نیست. انگار نمی داند چطور لباس بشوید. احتمالآ باید پودر لباسشویی بهتری بخرد.» همسرش نگاهی کرد اما چیزی نگفت. هر بار که زن همسایه لباسهای شستهاش را برای خشک شدن آویزان میکرد زن جوان همان حرف را تکرار میکرد تا اینکه حدود یک ماه بعد، روزی از دیدن لباسهای تمیز روی بند رخت تعجب کرد و به همسرش گفت: «یاد گرفته چطور لباس بشوید. ماندهام که چه کسی درست لباس شستن را یادش داده»!!! مرد پاسخ داد: «من امروز صبح زود بیدار شدم و پنجرههایمان را تمیز کردم»!!! شرح حکایت: زندگی هم همینطور است. وقتی که رفتار دیگران را مشاهده میکنیم، آنچه میبینیم به درجه شفافیت پنجرهای که از آن مشغول نگاه کردن هستیم بستگی دارد. قبل از هرگونه انتقادی، بد نیست توجه کنیم به اینکه خود در آن لحظه چه ذهنیتی داریم و از خودمان بپرسیم آیا آمادگی آن را داریم که به جای قضاوت کردن فردی که میبینیم ، در پی دیدن جنبههای مثبت او باشیم؟
انا لله و انا الیه راجعون با سلام بدینوسیله از همه ی شما دوستان، آشنایان و تمامی بزرگانی که در مراسم خاکسپاری و ختم مادربزرگ اینجانب شرکت کردید یا اینکه از طریق تماس یا پیامک تسلیت گفتید تشکر و قدردانی میکنم. امیدوارم که با شرکت در شادیهای شما عزیزان بتوانم لطف و محبت شما را جبران کنم. عجب رسمیه رسم زمونه قصه ی برگ و باد خزونه میرن آدما ازونا فقط خاطرهاشون بجا می مونه کجاست اون کوچه چی شد اون خونه آدماش کجان خدا می دونه بوته ی یاس باباجون هنوز گوشه ی باغچه توی گلدونه عطرش پیچیده تا هفت تا خونه خودش کجاهاست خدا می دونه تسبیح و مهر بی بی جون هنوز گوشه ی تاقچه توی ایوونه خودش کجاهاست خدا می دونه پرسید زیر لب یکی با حسرت از ما آدم ها چی یادگاری می خواد بمونه خدا می دونه خدا می دونه خدا می دونه... خداحافظ یادگار قدیم خداحافظ اسوه ی مهربانی و دلسوزی خداحافظ سنگ صبور خداحافظ شیرین سخن خداحافظ مادر بزرگ...روحت شاد دلم برات تنگ میشه
بزرگ ترین افسوس آدمی این است که؛ حس می کند می خواهد اما نمی تواند... بیاد می آورد زمانی را که می توانست اما نخواست...
به گزارش تابناک به نقل از روابط عمومی این سریال تلویزیونی، جمعه این هفته سیزدهم اسفند ماه، در قسمت 23 این سریال و در ادامه قیام مختار و یارانش، یاران مختار بعد از پشت سر گذاشتن جنگ های شهری سخت و طاقت فرسا با مخالفان خود در کوفه، به پیروزی می رسند و در پایان نیز مختار وارد کاخ دارالعماره کوفه می شود.
جنگ های شهری مختار یکی از بخش های پیچیده و سخت این سریال است که با ظرافت فراوان در این سریال به تصویر کشیده شده که بخش عمده ای از آن، در قسمت 23 سریال نمایش داده خواهد شد.
Design By : Pichak |