چم مهر
یا مقلب القلوب و الابصار ای خدای دگرگون کننده دلها و دیده ها... ای تدبیر کننده روز و شب... ای دگرگون کننده حالی به حال دیگر... حال ما را به بهترین حال دگرگون ساز...
بهار 91 فرصتی نو برای تازه شدن و بازنگریستن بر چگونه زیستن است... برای وجود نازنینتان در سال جدید، شوری مضاعف برای ساختن و بهتر زیستن آرزومندم... امید است همیشه سلامت، سرزنده، مهربان و روشن بین باشید... "عیدتان مبارک" سلام بر دوستان گرامی و بزرگوار...امیدوارم حالتون خوب باشه... شب و روزتون نیک انشالله... از اونجایی که سال نود داره روزای پایانیش رو سپری میکنه و امسال هم مثل تموم سال های قبل، با تمام خاطرات خوب و بد...زشت و زیبا...تلخ و شیرین...دیگه داره تموم میشه، با خودم گفتم؛ چند کلامی را دوستانه با شما در میون بذارم و از تجربیاتم براتون بگم، شاید یه روزی به کارتون بیاد... خیلی وقت بود که توی وبلاگم باهاتون صحبت نکرده بودم و چقدر دلم برای اینکار(صحبت با شما دوست عزیز) تنگ شده بود... بله، سال 90 هم آروم آروم و بی سروصدا داره باروبندیلش رو میبنده و برا همیشه از پیش ما میره...اما ردپا و خاطراتش برای ما خواهد موند ... حالا نمیدونم که سال نود برای شما چگونه گذشت ... امیدوارم که خاطرات تلخش فراموشتون شده باشه و شیرینی اون خاطرات شیرینش هنوز لای دهنتون مونده باشه ... به طور واضح نمی تونم بگم که امسال که گذشت سال خوبی برای من بود یا نه، اما تنها چیزی که بیشتر از همه به یادم موند این بود که بهم ثابت شد، خدا خیلی مراقبم بود و هیچ وقت تنهام نذاشت و نخواهد گذاشت... زمانی که مشکلی برام پیش می اومد و احساس می کردم که به بن بست رسیدم و هیچ وقت راهی برای فرار از این مشکل پیدا نمی کنم، فقط کافی بود که سرسجاده ی نماز صداش بزنم... به ولله که فردا خبری از اون مشکل نبود ... صداش بزنین!!! فقط اوست که میتونه کمکتون کنه ... و این حرفهای من تأییدی است بر این حدیث زیبا : امام علی (ع ) : الصلوة تنزل الرحمة "نماز رحمت الهی را نازل می کند" باتمام امیدم این ها را برای شما نوشتم که شاید به کار شما هم بیاید.... به امید آن روز و دعای خیر شما...
کودک که بودم، وقتی زمین می خوردم، مادرم مرا میبوسید، تمام دردهایم از یادم می رفت... دیروز زمین خوردم، دردم نیامد... اما!!! به جایش تمام بوسههای مادرم به یادم آمد... حکایت عجیبی است!!! رفتار ما را خداوند می بیند و می پوشاند... مردم نمی بینند و فریاد می زنند...
مردم اغلب بی انصاف، بی منطق و خودمحورند، ولی آنان را ببخش!!! اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند، ولی مهربان باش!!! اگر شریف و درستکار باشی فریبت می دهند، ولی شریف و درستکار باش!!! نیکی های امروزت را فراموش می کنند، ولی نیکوکار باش!!! بهترین های خود را به دنیا ببخش، حتی اگر هیچگاه کافی نباشد... و در نهایت می بینی که هر آنچه هست همواره میان تو و خداوند است، نه میان تو و مردم... کوروش کبیر چه خوب می شد، این روزها خدا می اومد و می بوسیدمون و می گفت: همه ی سختی های این چند سال شوخی بود، می خواستم ببینم جنبه دارین یا نه!!!
دارم میرم از این شهر شلوغ... دارم میرم از این آسمونی که پرواز پرنده هارو با سیاهی دود به فراموشی سپرده... دارم میرم از شهری که آدما توی شلوغی خیابونا همو گم کردن و به عشق پوزخند میزنن... شهری که دیگه نه اثری از تو داره؛ نه اثری از من... میخوام برم و تنهاییمو با خودم قسمت کنم... اما نه!!! خاطرات رو هم با خودم میبرم... آخه میترسم اگه جاش بذارم زیر پای آدمای سرد و بی روح له بشه... خاطرات شیرین با تو بودن و از تو گفتن... خاطرات بی تو بودن و تنها موندن و تنها رفتن... دلخوشم به یادت و نگاهت... دلخوشم به رویای دوباره بودن تو... آخ که چقدر خداحافظی برام سخته از شهری که... اما نه!!! این شهر که دیگه از تو بویی نداره... پس خداحافظ...
هفتاد و چهارمین دربی پایتخت به رنگ قرمز در آمد و پرسپولیس 10 نفره برابر استقلال به برتری دست یافت... فقط 10 دقیقه کافی بود تا تیم 10 نفره پرسپولیس دربی 2- 0 باخته را با پیروزی به پایان برساند... زاید با یک هت تریک تاریخی پرسپولیس را در دربی دراماتیک 74 پیروز کرد و ستاره این بازی لقب گرفت... این برد شیرین و دلچسب را به تمامی هواداران پرسپولیس تبریک میگم...
برای غیبتت هم "حضور" می زنم... اما دلتنگ دیدارت هستم... بیا دیگر... آغاز امامتت مبارک با خدا عشق زیبا می شود... آنجا که می خواهی معشوق انتخاب کنی، بنگر که معشوقت به عهد با خدا چگونه عمل کرده... اگر وفادار بود یعنی به عشق تو هم وفا می کند... و اگر به عشق خدا وفا نکرد به تو هم وفا نخواهد کرد...
Design By : Pichak |