چم مهر
آهوان گم شدند در شب دشت آه از آن رفتگان بی برگشت علی انصاریان هم پرکشید... درست روز مادر، مادرش را که تمام زندگیش بود، تنها گذاشت... چقدر با خنده هات خندیدیم و لذت بردیم... همیشه در قلب ما ماندگاری... خداحافظ اسوه اخلاق و هشت باتعصب... خداحافظ دوست داشتنی ترین فوتبالیست هنرمند... باور کردنی نیست...مهرداد از میان ما رفت... خداحافظ چپ پای دوست داشتنی... ممنون برای همه لحظات شادی که برای مردم ایران بوجود آوردی... برای شادی روحش فاتحه ای بخوانیم... ما برای رنج کشیدن آفریده شده ایم خداحافظ شهر زیبا و دوست داشتنی... شهر خاطرات تلخ و شیرینم... خداحافظ اصفهان خاطراتت در قلب و ذهنم حک شده... و من زین پس باید تو را وداع گویم تویی که ده سال از عمر و زندگیم را به شیرینی رقم زدی و منی که دل کندن از تو نتوانم... میدانم که دلتنگی برایت تنها یادگاری خواهد بود که برایم می ماند... خداحافظ شهر گنبدهای فیروزه ای
هتریک پرسپولیس در قهرمانی تیم پرسپولیس تهران با غلبه بر تیم پارس جنوبی‌جم در استان بوشهر برای سومین بار پیاپی با سرمربیگری برانکو ایوانکوویچ قهرمان لیگ‌برتر باشگاه‌های ایران شد . تبریک به همه ی سرخ دلان پرسپولیسی نمی دانم در جواب اهانت شما نفهم های بی سواد چه باید گفت که بتوان دل یک قوم بزرگ و مغرور را اندکی تسکین داد... البته باید بگویم که عکس العمل قوم بزرگ لر در پی اهانت شما نیشخندی است به بی خانوادگی و بی اصالتی شما... تا جایی که تاریخ بیاد دارد و گذشته را می خوانیم، همیشه و همه جا صحبت از غرور و افتخار و غیرت و بزرگی لرها بوده و متاسفانه تاریخ و سن ادب و شعور شما نمی تواند این بزرگی را به شما بفهماند... واضحتر برایت بگویم که راحتتر بفهمی و اگر نفهمیدی، چنان با پتک بر سرت بکوبانم تا برای همیشه در مغز پوچت بماند که ما قوم لر آنقدر مغرور و بزرگ هستیم که نوکری خودمان را هم نمی کنیم... اگر نمی دانی بدان و آگاه باش و بفهم که تمام سرزمینهایی که لرهای غیور در آنجا سکونت دارند، هیچوقت هیچ بیگانه ای جرات نزدیک شدن به آنها را نداشته و نخواهد داشت... تو از تسخیر تهران بوسیله سواران لر و مشروطه چیزی می دانی؟؟؟ از محمود افغان و کریمخان زند سخنی برایت گفته اند؟؟؟ آریوبرزن و لطفعلی خان و علی مردان خان و سردار اسعد و بی بی مریم و از که برایت بگویم تا بفهمی با چه تاریخ و اصالتی روبرو شده ای!!! نمی دانم تورا بعنوان یک کارگردان بی خانواده و بی اصالت باید مقصر دانست یا صدا و سیمایی که انگار آنجا چیزی بعنوان شعور و فهم وجود ندارد... بخششی برای شما در کار نیست و فقط شما را با نفهمی و بی عرضگی خودتان تنها میگذاریم و باشد که رستگار شوید... درود بر قوم بااصالت و ریشه دار لر...
دوباره لرزید...تن و جانم لرزید... برای کودکی که زیر خرابه های خانه به دنبال پدر می گشت... برای مادری که بیرون کشیدن فرزندش را زیر آوار به تماشا نشسته است... برای پدری که...پدری که... بغض امانم را بریده است و نمی توانم برای بیقراری های پدری بنویسم که نمیداند سقف باشد، تکیه گاه یا عزادار خانواده زیرآوار مانده اش... نمی دانم امروز زنده هستی که بیاد بیاوری ذوق سفارش کیک تولدت و خرید بادکنکهای رنگارنگ را!!! و چقدر منتظر این لحظه بودی... لحظه ای که غرش زمین دستان کوچک کودکانه ات را برای بریدن کیک ناکام گذاشت... بمیرم برای خنده های شیرینت... بمیرم برای روزهای بی کسیتان... هموطن تسلیت خداحافظ رفیق... تو رفتی اما یادت چه خواهد کرد با این دلهای پریشان ما... تو رفتی اما مهرت چه آتشی خواهد زد بر این دلتنگیهای ما... تو رفتی آرام، ساده و صبور، متین و باوقار... و ما نشسته ایم در سوگ با نگاههایی مات و کبود... مصطفی جانم،خبر پرکشیدنت در روز عاشورا در جمعی که تمام عزیزانت عزادار امام حسین بودند آوار شد بر روح و جسممان... روز عاشورا، عاشورای تازه ای شد برای ما... همه بیقرار و مات و مبهوت از این خبر سوزناک... همه سرگشته و حیران که ای کاش شایعه باشد این رفتن دردناک تو... بدون خداحافظی رفتی اما من تا ابد منتظر هستم شاید دستی برایم تکان دهی... باور نمیکنم رفتنت را...چگونه با تو وداع کنم؟؟؟ چه میزبان مهربان و مهمان نوازی بودی برای بیقراران اربابت حسین... چه غریبانه و مظلومانه در کشوری غریب به سوی خدایت پرکشیدی... دیگر نه تو هستی و نه پیروز و نه هزاران رفیق دیگری که بی خداحافظی رفتن... و ماییم و دلتنگیها و افسوسهایی که از غم فراق تو داریم... خاموش می گریم خاموش به حال خویش که دیگر مصطفای عزیزم در کنارم نیست و میدانم که مصطفای بی نظیر من، در یادها جاودان خواهد ماند... تا ابد در خاطرم خواهی ماند مصطفای عزیزم... زحمات بی دریغ و فداکاریهای شبانه روزی تو برای آبادانی شهر خودت بر هیچ کسی پوشیده نیست و فراموش نخواهد شد. بر خود فرض می دانم مراتب سپاس و تقدیر خودم و مردم قدرشناس چم مهر را از تلاش ها و خدمات ارزنده تو در راستای رفاه مردم اعلام کنم. عمران و آبادانی این سرزمین مرهون تلاش و زحمات بی وقفه ی مدیران دلسوزی همچون شماست و پیشرفت شرکت توزیع برق پلدختر حاصل تلاش و همت والای تو بعنوان مدیر شرکت و همکارانت در طول شش سال خدمتگزاری صادقانه می باشد. چم مهر به داشتن مهندس و مدیر لایقی چون تو افتخار می کند. امید است در هرجا و هر پست و مقامی که باشی، هر روزت بهتر از دیروز باشد.
ولی به دنبال لذت بردن می گردیم
باید پذیرفت که تنها راه ادامه دادن
لذت بردن از رنج هایی ست که می کشیم
| Design By : Pichak |
تلخ ترین چیز در اندوه امروزم خاطره شادمانی دیروزم در چم مهر است... چم مهر اندیشه ابدی و غرور پاک روستایی من است... روح من همیشه در چم مهر است. زیرا که همیشه و در همه حال دلتنگ چم مهرم... چم مهر زادگاه من است... خاک من است... افتخار من است... این وبلاگ را تقدیم می کنم به همه ی چم مهریهای عزیز و تمام دوستانی که دوستشان دارم... امیدوارم توانسته باشم با ایجاد این وبلاگ ذره ای از خوبیهای بی کران شما را پاسخی داده باشم... خدایا عقیده مرا از دست عقده ام مصون بدار!!! مخلص همه ی شما عزیزان؛ مختـــــــار تنــــــدر
