چم مهر
خداحافظ رفیق... تو رفتی اما یادت چه خواهد کرد با این دلهای پریشان ما... تو رفتی اما مهرت چه آتشی خواهد زد بر این دلتنگیهای ما... تو رفتی آرام، ساده و صبور، متین و باوقار... و ما نشسته ایم در سوگ با نگاههایی مات و کبود... مصطفی جانم،خبر پرکشیدنت در روز عاشورا در جمعی که تمام عزیزانت عزادار امام حسین بودند آوار شد بر روح و جسممان... روز عاشورا، عاشورای تازه ای شد برای ما... همه بیقرار و مات و مبهوت از این خبر سوزناک... همه سرگشته و حیران که ای کاش شایعه باشد این رفتن دردناک تو... بدون خداحافظی رفتی اما من تا ابد منتظر هستم شاید دستی برایم تکان دهی... باور نمیکنم رفتنت را...چگونه با تو وداع کنم؟؟؟ چه میزبان مهربان و مهمان نوازی بودی برای بیقراران اربابت حسین... چه غریبانه و مظلومانه در کشوری غریب به سوی خدایت پرکشیدی... دیگر نه تو هستی و نه پیروز و نه هزاران رفیق دیگری که بی خداحافظی رفتن... و ماییم و دلتنگیها و افسوسهایی که از غم فراق تو داریم... خاموش می گریم خاموش به حال خویش که دیگر مصطفای عزیزم در کنارم نیست و میدانم که مصطفای بی نظیر من، در یادها جاودان خواهد ماند... تا ابد در خاطرم خواهی ماند مصطفای عزیزم...
Design By : Pichak |