چم مهر
نه به بهانه سالی نو، یا مقلب القلوب و الابصار ای خدای دگرگون کننده دلها و دیده ها، ای تدبیر کننده روز و شب، ای دگرگون کننده حالی به حال دیگر، حال ما را به بهترین حال دگرگون ساز. بهار 89 فرصتی نو برای تازه شدن و بازنگریستن بر چگونه زیستن است. برای وجود نازنینتان در سال جدید شوری مضاعف برای ساختن و بهتر زیستن آرزومندم. امید است همیشه سلامت، سرزنده، مهربان و روشن بین باشید. عیدتان مبارک. بارپروردگارا! سکوت و تنهایی بندگانت را دریاب و یأس افکنده شده در دلها را برهان. پروردگارا!خستگی به اوج خود رسیده و قلب ها انگیزه ی شادی و هیاهو را از دست می دهند. چه زیباست شیطنت و حتی به هم زدن نظم کلاس توسط دانش آموزان. چه زیباست وقتی می خندند. چه زیباست حتی وقتی به شیطنت از ته دل می خندند. زیباست چون هنوز می توانند بخندند. زیباست حتی اگر معلم عصبانی شود، حتی وقتی نظم کلاس برهم زده شود. زیباست چون شادند اما ای کاش همیشه و از ته دل باشد نه فقط در کلاس ونه حتی فقط درجمع دوستان در همه جا وهمیشه.از ته دل و با آرامش. خدایا! لبها خندان است اما آیا دلها نیز این چنین است؟ تو که بر دلها آگاهی،تو که قلبها خانه ی توست،تو و فقط و فقط تو دریاب درد بندگانت را، دریاب درد لبخندهای تلخی که کم کمک محو می شوند . یا شاید با رسیدن به مرز جنون اوج می گیرد. پروردگارا! به لبخندها قوت بخش و یاری رسان تا با آرامش از ته دل برآیند نه از روی لبها بیاید و روی لبها محو گردد. بارپروردگارا! یأس را از دلها برهان و به قلبها همانطور که خود می دانی امیدی دوباره بخش. آمین... هر صدایی و هر هوایی فریاد میزنه که بهار داره میاد. صدای پای قاصدکها داره میاد، صدای شادی، صدای خنده، صدای سرسبزی و نشاط. آره بهار داره میاد، با همون نشونه های قدیمی، سوت های پرستو و کند و تند شدن هوا که انگار از اخلاق بهاره... بهار هر چی که باشه به حرمت اومدنش میشه یه کم خندید و بی خیال خیلی چیزها شد. میدونم که خیلی ها ممکنه دلگیر باشن، دلتنگ گذشته باشن و ناراضی از اتفاقات روزگار.و شاید با خودشون زمزمه کنن که؛ای بابا!چه عیدی، چه بهاری، شما هم دلتون خوشه! زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست،آنقدر سیر بخند که غم از رو برود. آره ما هم میتونیم بخندیم و شاد باشیم و باعث شادی دوستان و اطرافیانمان. از همین الان به همدیگه قول بدیم که در این روزهای اول بهار دلهامون رو بهاری کنیم و بخندیم، هر چند که سخت باشه. با این کارمون حداقل میتونیم کسانی رو که دوسشون داریم و دوسمون دارن شاد کنیم. پس بهاری باشیم،باشه؟ من که خیلی دوست دارم زودتر بهار بیاد شاید این بهترین بهونه باشه برای رفتن به چم مهر. میخوام زودتر بهار بیاد چون دلم برا چم مهر تنگ شده. آره چم مهر، همان دیار آرزوهای من! آرامش سرخ باورهای من! رؤیای من! برای همتون روزهایی سرشار از شادی و نشاط آرزومندم. بهاری باشید؛بهاری... و در پایان سخنی جالب تقدیم به همه ی شما دوستان عزیز: زندگی یعنی بخند هرچند که غمگینی ببخش هرچند که مسکینی فراموش کن هرچند که دلگیری اینگونه بودن زیباست هرچند که آسان نیست.
اینگونه زندگی کنید: شاد امّا دلسوز، ساده امّا زیبا، مصمم امّا بی خیال، متواضع امّا سربلند، مهربان امّا جدّی، سبز امّا بی ریا، عاشق امّا عاقل... .. . می خواستم زندگی کنم ، راهم را بستند بی تو دلم میگیرد و با خودم میگویم: کاش آن یک بار که دیدمت گفته بودم که بی تو گاه دلم میگیرد که بی تو گاه زندگی سخت میشود که بی تو گاه هوای بودنت دیوانهام میکند. آن وقت بغض راه گلویم را میگیرد درست مثل همین روزها دلتنگی هایم را با تو تسهیم کردن چه زیبا خواهد بود اگر تو را دلتنگی هایی باشد از نوع من دلم می خواهد احتیاجم،نیازم، درد خفه شده ی سینه ی مرا همان قدر احساس کنی که گویی احتیاج توست، نیاز توست،درد ریشه دوانده در وجود توست. کوتاه سخن؛ دلم می خواست؛تویی نبودی تو،من و من،تو بودیم. شاید آن وقت این روح سرکش آرام می گرفت و جای تمام دلتنگی ها را یک چیز پر می کرد: " بی نیازی" بی نیازی از همه چیز و از همه کس حتی از اندیشیدن اندیشیدن به خوبی ها و عشق ها آری حتی به عشق ها ... بیاد شنبه 6/12/1384 ساعت 22:30 روزها از پی هم می گذرند و من نمی دانم که چگونه است که هنوز جان از تنم برون نشده!چگونه نبودنش را تاب آورده ام؟ چگونه می توانم صبح را شب کنم و شب را به صبح برسانم و او را نبینم!!خودم هم حیرانم. گر چه به ظاهر نفسی می آید و می رود اما به حقیقت مرا جانی نمانده است.آن روز که برای همیشه می رفت؛گویی جان مرا نیز با خود میبرد.آری... تو... تو را نگاه می کنم که خفته ای کنار من پس از تمام اضطراب؛عذاب و انتظار من تو را نگاه می کنم که دیدنی ترین تویی و از تو حرف می زنم که گفتنی ترین تویی من از تو حرف می زنم شب عاشقانه می شود تو را ادامه می دهم همین ترانه می شود کاش به شهر خوب تو مرا همیشه راه بود راه به تو رسیدنم همین پل نگاه بود مرا ببر به خواب خود که خسته ام از همه کس که خواب و بیداری من هر دو شکنجه است و بس چه سخت است اینکه مردی را به دل اندر گریه باشد ولیکن اشک نتواند دلش را درد جانسوزی بسوزاند ولیکن گریه نتواند. حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی از حضور دهها میلیونی ملتِ شگفتی آفرین ِایران در راهپیمایی 22 بهمن تشکر و قدردانی و تأکید کردند: دوستان و دشمنان ملت ایران بدانند که این ملت راه خود را شناخته و تصمیم خود را برای رسیدن به قله پیشرفت و سعادت گرفته است و هر مانعی را از سر راه خود برخواهد داشت. تبریک با کسب اجازه از هواداران دوست داشتنی استقلال؛برد شیرین و دلچسب پرسپولیس مقابل رقیب دیرینه اش استقلال را به هواداران پرسپولیس تبریک می گویم. به امید قهرمانی پرسپولیس
نه به رسم تکرار حرفی کهنه ، جمله ای تکراری ،
که به رسم پیشکش ، رسم عیدانه.
رسم سوغاتی که مسافر به خانه می برد
نوبرانه ، تحفه شهر فرنگ ، هدیه راه دور.
به رسم مبهوت دستانی ،
که گرمای سرانگشتان نوازشگری را
در این روزهای آخر زمستان کم می آورند.
شاید اما زیباتر ،
به رسم شیوه چشمانی
که رام نگاهی
پر از بیم و امید می شوند.
شاید اما عمیق تر ،
به رسم سکوت اشکی
که وقفه های کوتاه میان حرفهای صادقانه را
پر می کند.
شاید اما خودمانی تر ،
به آن رسم دیرین
که عزیز ترین واژه ها را
به عزیزت هدیه می دهی:
رسم من ، رسم تو ، رسم ما.
نازنینم ،
به همان رسم آشنا:
سطر سطر این نوشته ها
از آن تو
و هدیه به تو.
ستایش کردم ، گفتند خرافات است
عاشق شدم ، گفتند دروغ است
گریستم ، گفتند بهانه است
خندیدم ، گفتند دیوانه است
دنیا را نگه دارید ، می خواهم پیاده شوم.
اما نمیگفتم؛که این «گاه» ها
گهگاه تمامِ روز و شب من میشوند
متن پیام مقام معظّم رهبری به این شرح است:
خسته مباد گامهای استوارتان، سربلند باد پرچم همت و آزادگی تان، درود خدا بر عزم راسخ و بصیرت بی همتایتان که همیشه در لحظهی نیاز، صحنه رویارویی با بد دلان و بدخواهان را عرصهی پیروزی حق میسازد و نمایشگاهی از عزت و عظمت می آراید.
و سپاسی از ژرفای دل و جان، آفرینندهی هستی را که دست قدرت خود را در عزم و ایمان و بصیرت شما نمایان ساخت و در سی و یکمین سالروز تولد جمهوری اسلامی، نیرومندی و سرزندگی این نظام را که بر ایمان و اعتماد به نفس ملتی کهن تکیه زده است، بیش از همیشه به رُخ دشمنان کشید.
آیا سی و یک سال آزمون و خطای چند دولت متکبّر و زورگو کافی نیست که آنان را از خواب غفلت بیدار کند و بیهودگی تلاش برای سیطره بر ایران اسلامی را به آنان تفهیم نماید؟
آیا حضور دهها میلیون انسان بصیر و پُر انگیزه در جشن سی و یک سالگی انقلاب کافی نیست که معاندان و فریب خوردگان داخلی را که گاه ریاکارانه دَم از "مردم" میزنند، به خود آورد و راه و خواست مردم را که همان صراط مستقیم اسلام ناب محمدی صلّی الله علیه و آله و راه امام بزرگوار است، به آنان نشان دهد؟
دوستان و دشمنان ملت ایران بدانند که این ملت، راه خود را شناخته و تصمیم خود را گرفته است و برای رسیدن به قلّهی پیشرفت و سعادت با تکیه به خدا و اعتماد به قدرتی که خداوند به او بخشیده است هر مانعی را از سر راه برخواهد داشت.کمک و توفیق الهی یار این ملت و دعای حضرت بقیه الله ارواحنا فداه پشتیبان آنان باد.
22/بهمن/1388
Design By : Pichak |